🌼گل نازم🌼

ساعت ۱۱شب بود،من تواتاقت وتوهم توپذیرایی درحال تماشای برنامه کودک،یهواومدی ودفترنقاشی ومدادشمعیهاتوبرداشتی وبدورفتی ،بعدچنددقیقه ازت پرسیدم چی داری میکشی،گفتی اونو،گفتم کدومومیگی ،بااشاره به تی وی گفتی اونیکه صورتیه،گفتم عزیزم اون هشت پاست واین شداولین هشت پایی که کشیدی،باذوق چسبوندمش روی درکمدت.ازاین کارم خیلی ذوق زده شدی وتوی ۵دقیقه ده نقاشی دیگه کشیدی ومیگفتی که اینم بچسبون .   ...

  به نام خداوندرنگین کمان🌈 تازگیهاطرزتلفظ صحیح کلمات برات سواله : مامان جون،بادام یا بادوم؟ حمام یاحموم؟ (15شهریور)   ویه روزدیگه ویه سوال دیگه: مامان جون ،شیرنی یاشیرینی؟ (23شهریور)  خیلی جالبه دوباره یه کلمه ی دیگه: مامان جون،بلید یا بلیط؟ جالبتراینه که حرف آخرکلمه ی بلیط روغلیظ تلفظ میکردی که من متوجه شم (26شهریور)     پی نوشت:نازنین باکلمات دوم آشناست ،ووقتی بقیه جوردیگه تلفظ میکنن،براش سواله ...

به نام خداوندرنگین کمان🌈 یه مطلبی روازوبلاگ تازه های روانشناسی کودک خوندم که درباره ی ترکاندن بادکنک توسط کودک بودومن هم سوزن به دست شدم وتقریباده تابادکنکی که تواتاقت بودروباهم ترکوندیم وازاین کارخوشت اومد،حالاهربادکنکی که میبینی بایدبادش کنم تابترکونی.🎈 یه مغازه ی ساندویچی هست که هروقت میریم اونجا،یه با دکنک هدیه میده،بعدش داخل ماشین بابایی برات بادش میکنه،تابترکونیش.🎈 تولدامام رضا(ع)واسه قدم زدن ،به خیابان خیام رفته بودیم،که خانمی یه بادکنک خیلی بزرگ به شماداد،حالابه جای اینکه مثل بچه های دیگه دستت بگیری ولذت ببری،اصرارداشتی که من میخوام بترکونم،من گفتم که دخترم بهتره بدیم به یه نی نی دیگه،ولی قبول نکردی ومن وبابایی هم که م...